کارآفرینی و شروع یک کسب‌ وکار جدید هیچ‌گاه ساده نبوده؛ اما غیرممکن نیست. راه‌اندازی کسب‌ و کار اولین و ساده‌ترین گام کارآفرینی است چرا که حفظ کسب ‌و کار و گسترش آن بسیار دشوارتر خواهد بود. اگر بخواهیم کارآفرین موفقی باشیم باید روحیه ریسک‌پذیری و پشتکار داشته باشیم تا بتوانیم سختی‌های این مسیر را پشت سر بگذاریم. برخی از افراد عقیده دارند که برای کارآفرینی، داشتن یک ایده ناب کافی است اما آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده‌اید که شاید این ایده به ذهن فرد دیگری هم رسیده باشد؟ خیلی دور از ذهن نیست که در یک جامعه بزرگ دو فرد مختلف ایده‌های یکسان داشته باشند، اما این مسئله نباید شما را از کارتان منصرف کند یا این که بخواهید بدون برنامه‌ریزی وارد بازار کار شوید. بقای یک کسب و کار جدید در گرو زمان ورود آن به بازار نیست؛ بلکه به ارزش آن برای مصرف‌کننده است. امروزه، با توجه به تعدد محصولات و خدمات، مصرف‌کننده‌ها اختیار بیشتری برای انتخاب محصول یا خدمت مورد نظر خود دارند. بنابراین، اگر به دنبال کارآفرینی و گسترش کسب ‌وکار خود هستید باید مطالعه دقیقی روی بازار هدف خود داشته باشید تا محصول یا خدماتی را به بازار عرضه کنید که بیشترین مزیت را در اختیار مصرف‌کننده قرار دهد. در این مطلب می‌خواهیم گام‌های اصولی کارآفرینی را بررسی کنیم تا بدانیم چه‌طور می‌توانیم یک کارآفرین موفق باشیم؟

گام اول: جستجوی ایده

مهم‌ترین گام کارآفرینی، داشتن ایده برای شروع است. اما چه‌طور به این ایده دست پیدا کنیم؟ معمولا ایده اولیه برای راه‌اندازی تجارت‌های جدید از تجربیات قبلی افراد نشئت می‌گیرد. اغلب افرادی که در زمینه کارآفرینی موفق بوده‌اند در گذشته عضوی از یک سازمان یا شرکت بوده‌اند و کاملا از بازار کار، نقاط قوت و کمبودهای آن آگاهی دارند. اطلاعات تجربی حاصل از فعالیت در بازار کار می‌تواند راهنمای خوبی برای شروع به کار و ورود به بازار باشد. البته گروه دیگری از افراد کارآفرین هستند که برای هیچ شرکت یا سازمانی کار نکردند و به عکس، یکی از مصرف‌کننده‌ها بوده‌اند. یک فرد مصرف‌کننده می‌تواند نیازها و کمبودهای مورد نیاز خود و دیگران را به سرعت شناسایی کند. رفع این کمبودها می‌تواند اولین جرقه برای کارآفرینی و راه‌اندازی یک تجارت جدید باشد.

گام دوم: یادگیری مهارت‌ها

حتما شنیده‌اید که می‌گویند برای کارآفرینی نیازی به داشتن مهارت نیست. البته که این حرف تا حدی درست است و برخی از کسب ‌وکارها نیازی به مهارت‌های تخصصی ندارند اما این مسئله برای تمام مشاغل صدق نمی‌کند. برای مثال، اگر قصد راه‌اندازی یک شرکت در حوزه فنی و کامپیوتری را داشته باشیم باید در مورد تنوع محصولات، ویژگی‌ها، مزایا و معایب محصولات و همچنین شیوه مدیریت کسب‌وکار در این حوزه اطلاعات داشته باشیم تا بتوانیم با سایر شرکت‌ها رقابت کنیم.

گام سوم: برنامه‌ریزی برای کسب ‌و کار

ورود بی‌برنامه به بازار کار می‌تواند منجر به شکست یک کسب‌ وکار در همان گام‌های اولیه شود. هر تجارتی پیش از آن که شروع به کار کند باید تمام اهداف و استراتژی‌های شروع به کار خود را از صفر تا صد مشخص کرده باشد تا از مسیر توسعه منحرف نشود و برای تحقق اهدافش تلاش کند. وجود یک برنامه‌ریزی منظم و منسجم این امکان را فراهم می‌کند تا بتوان با سایر رقبا رقابت کرد و از آن‌ها پیشی گرفت. یکی دیگر از مزایای داشتن برنامه استراتژیک، ارزیابی میزان موفقیت کسب‌وکار برای جذب سرمایه‌‌گذارها و توسعه تجارت است.

گام چهارم: تعیین مخاطب هدف

هر فرد کارآفرینی پیش از آن که شروع به کار کند باید بداند که قصد ارائه خدمات به چه بازار هدفی دارد و مخاطب اصلی او کیست؟ مخاطبین هدف براساس عوامل مختلفی مانند سن، جنسیت، درآمد، نژاد و فرهنگ به گروه‌های متعددی دسته‌بندی می‌شوند که هر کدام از آن‌ها نیاز به خدمات یا محصولاتی مشخص دارند. تعیین مخاطب هدف و بررسی اطلاعات مربوط به آن‌ها نیز نقشی کلیدی در تبیین استراتژی‌ها، اهداف و مدل تجارت کسب ‌و کارهای نوپا دارد. با توجه به این اطلاعات، کارآفرین می‌تواند تصمیم بگیرد که آیا برای شروع کار نیاز به تاسیس فیزیکی شرکت دارد یا این که فضای آنلاین برای او سود بیشتری دارد. پاسخ این قبیل سوال‌ها را می‌توان با مطالعه دقیق مخاطبین هدف و رفتار خرید آن‌ها پیدا کرد.

گام پنجم: برقراری ارتباط

برقراری ارتباط با سازمان‌ها و افراد مختلف برای تمام کسب‌ و کارها دارای اهمیت است اما این مسئله برای کارآفرین‌ها اهمیت ویژه‌ای دارد. گسترش شبکه ارتباطات این امکان را برای کارآفرین فراهم می‌کند تا با افراد متخصص حوزه‌های مختلف آشنا شود و آن‌ها را جذب کار کند یا از تجربیات و راهنمایی‌های آن‌ها بهره ببرد. مشارکت با سازمان‌های دیگر موجب آشنایی آن‌ها با کسب ‌و کار کارآفرینان و سرمایه‌گذاری در پروژه‌ها می‌شود. از طرفی، همکاری تجارت‌های نوپا با سازمان‌ها باعث می‌شود که مشتریان سازمان بزرگ‌تر به‌طور خودکار با کسب ‌و کار جدید آشنا و به جمع مشتریان آن اضافه شوند.

گام ششم: فروش ایده

ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که شیوه ارائه خدمات یا فروش محصولات به مصرف‌کنندگان اهمیت بسیار زیادی دارد. امروزه، مصرف‌کنندگان با تنوع بسیار بالایی از خدمات و محصولات روبرو هستند و همین مسئله باعث می‌شود تا انتخاب برای آن‌ها دشوار شود. یک کارآفرین موفق باید این توانایی را داشته باشد که مصرف‌کننده را متقاعد کند تا محصول یا خدمات او را خریداری کند. همین مسئله باعث شده تا کارآفرینان همواره در تکاپوی ارتقای سطح کیفیت و کارایی خود باشند و با برتری پیدا کردن نسبت به محصولات مشابه توجه مصرف‌کنندگان را به خود جذب کنند. تبلیغات مناسب یکی دیگر از راه‌های مطمئن برای جلب توجه مصرف‌کنندگان است. تبلیغات می‌تواند خط فکری و ایده‌های کارآفرین را به مخاطب القا کند و با نشان دادن مزیت‌های محصول یا خدمات، مصرف‌کننده را به خرید ترغیب کند.

گام هفتم: بازاریابی

بازاریابی یکی از مهم‌ترین اصول کارآفرینی به شمار می‌آید و هیچ‌گاه نباید از آن غافل شد. بازاریابی تنها به بازه زمانی پیش از شروع کار محدود نمی‌شود بلکه برای کارآفرینی موثر باید حتی در زمان فعالیت نیز بازاریابی انجام شود. زیرا، فقط با بازاریابی مداوم می‌توان رقبا و نیاز مصرف‌کننده را بررسی کرد و در بازار کار باقی ماند. البته، بازاریابی کار ساده‌ای نیست و گاهی بی‌توجهی به یک عامل بسیار کوچک می‌تواند باعث شکست شرکت‌های نوپا شود اما با این حال با تعیین و بررسی دقیق بازار هدف می‌توان بسیاری از این مشکلات را پشت سر گذاشت.

نتیجه‌گیری

کارآفرینی سخت است اما غیرممکن نیست. برای کارآفرین بودن باید ایده‌ای برای رفع نیازها و کمبودهای بازار داشته باشیم. اما تنها ایده داشتن برای این که یک کارآفرین موفق باشیم کافی نیست. شرکت‌های نوپا تنها در صورتی می‌توانند در بازار کار به فعالیت خود ادامه دهند که کاملا اصولی و با استراتژی منسجم در بازار حاضر شوند و برنامه‌هایی مشخص برای جذب سرمایه و توسعه کار خود داشته باشند. اگر می‌خواهید یک کارآفرین موفق باشید فراموش نکنید که خود را به‌عنوان کارآفرین و مالک تجارت معرفی کنید. در دنیای امروز اعتماد مصرف‌کننده به برند، شرکت یا افراد ارائه‌دهنده خدمات اهمیت زیادی پیدا کرده است و کمتر کسی به محصولات و خدماتی که نام و نشان ندارند، اعتماد می‌کند. همین مسئله باعث شده تا برندهای متعددی در فضای اجتماعی به معرفی خود بپردازند و از تجربیات، سوابق و دستاوردهای خود بگویند.